... اگر کسی از مشرب توحید چشیده باشد ، سخن را از جای دیگری می شنود و گوینده را دیگری می بیند.
عارفی گفت و گوی زن و مردی را شنید ، زن به شوهرش می گفت : اگر نان نیاوری با گرسنگی صبر می کنم و اگر لباس ندهی با سرما و گرما می سازم و هر نوع کمبودی را در زندگی تحمل می کنم ، اما چیزی که نمی توانم تحمل کنم این است که همسر دیگری انتخاب کرده او را هووی من قرار دهی .
اطرافیان با تعجب دیدند آن عارف با شنیدن این کلمات افتاد و غش کرد . پس از آنکه به هوش آمد علتش را از او پرسیدند. گفت : شما کلمات را از آن دو شنیدید ، اما من از خدا می شنیدم که می فرمود : بنده ی من ! اگر در نماز و روزه ات تقصیری داشتی تو را می بخشم و اگر در وظایف بندگی کوتاهی کردی از تو می گذرم ، ولی اگر برای من شریک بیاوری هیچ گاه از تو نمی گذرم . و من از ترس اینکه مبادا شرک بورزم منقلب شده و غش کردم .
قطعه ای از کتاب «سفینه الصادقین» - شرح حال عالم ربانی آقای حاج سیدحسین یعقوبی قائنی (دام ظله العالی) - صفحه 717